![بازاریابی صادرات: استراتژیهای قیمتگذاری صادرات بازاریابی صادرات: استراتژیهای قیمتگذاری صادرات](https://parsuash.com/wp-content/uploads/2023/05/Export-Pricing-Strategies.jpg)
فهرست مطالب
صادرات موفق تصادفی یا شانسی اتفاق نمیافتد. این کار نیاز به تحقیقات دقیق، برنامهریزی و توسعه یک استراتژی مشخص برای ورود به بازار (GTM) go-to-market دارد و انجام تحقیقات عمیق بازار برای ورود و بقا در بازارهای جهانی ضروری است.
قیمتگذاری بینالمللی به یکی از فعالیتهای بازاریابی استراتژیک اشاره دارد که ارزش مبادله پولی محصول فروخته شده در بین کشورها را تعیین میکند. قیمت یک عنصر انعطافپذیر آمیخته بازاریابی است که به راحتی قابل تغییر است و رقابت قیمت در بازار موضوع مهمی است. از میان چهار عنصر آمیخته بازاریابی بینالمللی، فقط قیمت درآمد ایجاد میکند.
قیمتگذاری صادراتی روشی برای ایجاد استراتژی و نهایی کردن قیمت کالاها و خدماتی است که برای فروش بینالمللی در نظر گرفته شده است. برخلاف فروش داخلی، تصمیمگیری برای استراتژی قیمتگذاری صادراتی نیازمند تحقیق و درک بیشتر از وضعیت بازار و رقابت است. قیمتگذاری بینالمللی به دلیل تنوع اقتصادی در کشورهای مختلف در مقایسه با قیمت داخلی پیچیده تر است چرا که عوامل ناآشنا وارد فرایند قیمتگذاری میشود مانند: نوسانات ارز، تغییرات مقررات و انطباق با بازار هدف وتفاوتهای فرهنگی. عمدتاً، تازه واردها با همان قیمت و استراتژی بازارهای داخلی جهانی میشوند. سپس، آنها استراتژی قیمتگذاری خود را مطابق با شرایط بازار تغییر میدهند.
استراتژیهای اصلی قیمتگذاری صادراتی
استراتژی قیمتگذاری به عنوان برنامه ای تعریف میشود که صادرکنندگان در رابطه با قیمتگذاری کالاها در حین بازاریابی آن ها برای مصرف کننده نهایی اتخاذ میکنند.
استراتژی صادرات تصمیم میگیرد که شرکت چگونه به یک کشور خارجی صادرات داشته باشد و به کدام کشور صادر کند. استراتژی های قیمتگذاری، محصولاتی که فروخته میشوند، بازارها و نحوه صادرات محصولات را تعیین میکند. یک صادرکننده ممکن است قیمت یکنواختی را در بازارهای مختلف جهان اعمال کند یا با در نظر گرفتن شرایط حاکم در بازارهای مختلف، تبعیض قیمتی را اعمال کند.
قیمتگذاری باید همیشه بر اساس شرایط مختلف بازار در کشورهای مورد علاقه در نظر گرفته شود.
.
- قیمتگذاری مبتنی بر ارزش Value-based
- مبتنی بر رقابت competition-based
- قیمتگذاری بههمراه هزینهگذاری cost-plus
- قیمتگذاری پویا dynamic pricing
مدلهایی هستند که بسته به صنعت و مدل کسبوکار مورد نظر، اغلب مورد استفاده قرار میگیرند.
چه مواردی در قیمتگذاری باید مورد توجه قرار گیرد؟
همانطور که استراتژی قیمتگذاری صادراتی خود را توسعه میدهید، این ملاحظات به تعیین بهترین قیمت برای محصول شما در خارج از کشور کمک میکند:
.
- شرکت شما می خواهد چه نوع موقعیت و درک بازار را از طریق قیمتگذاری خود منتقل کند؟
- آیا قیمت صادراتی منعکس کننده کیفیت محصول شماست؟
- آیا قیمت رقابتی است؟
- شرکت شما چه نوع تخفیفی (به عنوان مثال، تجاری، نقدی، مقدار) باید به مشتریان خارجی خود ارائه دهد؟
- آیا قیمتها باید بر اساس بخش بازار متفاوت باشد؟
- شرکت شما در مورد قیمتگذاری خط محصول چه باید بکند؟
- اگر هزینههای شرکت شما افزایش یا کاهش یابد، چه گزینه های قیمتگذاری در دسترس هستند؟
- آیا تقاضا در بازار خارجی کشش دارد یا بیکشش است؟
- آیا دولت خارجی قیمتهای شما را معقول می بیند یا خیر؟
- آیا قوانین آنتی دامپینگ کشور خارجی مشکلی ایجاد میکند؟
- آیا قیمت در بازار هدف شما رقابتی است؟
- اگر هزینههای شرکت شما افزایش یا کاهش یابد، چه گزینههای قیمتگذاری در دسترس هستند؟
.
مقاله پیشنهادی: نوآوری بازاریابی در صادرات ؛ زیربنای نوآوری محصول و بازار
7 عامل موثر بر تعیین قیمت در بازارهای جهانی: مدل قیمتگذاری بینالمللی 7C
.
دکتر کریس دسوزا 7Cهای قیمتگذاری بینالمللی را توسعه داد. اینها عوامل اولیه و ثانویه هستند که باید قبل از تنظیم استراتژی قیمتگذاری صادراتی خود در نظر بگیرید.
.
هزینهها – تاثیرگذارترین عامل موثر بر قیمتها در بازارهای داخلی و بینالمللی است. هزینه از هزینه ثابت و متغیر تشکیل شده است که در کوتاهمدت و بلندمدت متفاوت است. رسیدگی به تمام هزینههای مربوط به ارائه محصول/خدمت شما بسیار مهم است. هزینهها شامل توسعه، ساخت/تولید، بستهبندی، توزیع، ذخیرهسازی، بازاریابی، حملونقل، مالیات، عوارض گمرکی است.
.
رقبا – درک فضای رقابتی یکی دیگر از عناصر کلیدی است. از منظر موقعیت یابی برند، درک کنید که در نقشه موقعیت یابی در رابطه با رقبای خود کجا قرار دارید. یک برند شناخته شده از پشتوانه یک پایگاه مشتری مستقر برخوردار است. به همین دلیل میتوانند از مزیت ها استفاده کرده و قیمتهای بالاتری را دریافت کنند. از سوی دیگر، آنهایی که محبوب نیستند باید قیمتها را مقرون به صرفه نگه دارند.
تفاوت در وضعیت رقابتی بین کشورها معمولاً منجر به تفاوت قیمتهای فرامرزی میشود. جای تعجب نیست که قیمت محصولات در بازارهایی که برندهای رقیب قیمت پایینی دارند و بالعکس در بازارهای با قیمت بالا بسیار پایین است. شرایط رقابتی ممکن است به دلایل مختلفی متفاوت باشد. اول، تعداد رقبا معمولاً از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. در برخی از کشورها، شما با رقبای بسیار کمی روبرو هستید یا حتی از موقعیت انحصاری برخوردار هستید، در حالی که در کشورهای دیگر، باید با برندهای رقیب متعددی مبارزه کنید. دوم، ماهیت رقابت جهانی با بازیگران محلی، شزکتهای خصوصی در مقابل شزکتهای دولتی متفاوت خواهد بود. سوم کانال توزیع است. فشار اعمال شده توسط کانال ها میتواند اشکال مختلفی داشته باشد. تغییرات در حاشیه تجاری و طول کانالها بر قیمت کارخانه (اینکوترمز) شما تأثیر میگذارد.
.
مشتریان – در این مرحله در تدوین استراتژی خود، باید درک عمیقی از مشتریان هدف خود و میزان پرداخت آنها برای محصول/خدمت شما داشته باشید. اگر نمی دانید، باید آن را پیدا کنید.
.
تفاوتهای فرهنگی – این عامل به درک فرهنگ محلی و درک مشتری هدف شما از برند شما در مقابل رقبای شما برمیگردد. برای مثال، استارباکس به دلیل موقعیتیابی در بازار، تغییرات زیادی در قیمت ایجاد میکند: در روسیه، آنها خود را بهعنوان یک قهوهخانه لوکس و سطح بالا قرار میدهند، در حالی که در ایالات متحده، بازار هدف آنها « طبقه معمولی» است. بنابراین، قیمت آنها در ایالات متحده نسبتاً کمتر از روسیه است.
.
کانالهای توزیع – چند سازمان در زنجیره تامین جهانی شما درگیر هستند؟ به عنوان مثال، نمایندگان، واردکنندگان، عمده فروشان، خرده فروشان. هرچه شرکتهای بیشتری درگیر شوند، هزینههای شما بیشتر میشود.
.
نرخ ارز – نرخ ارز نقشی حیاتی در تثبیت قیمت دارد. قیمت محصول با توجه به نرخ ارز رایج افزایش یا کاهش می یابد. مدیریت چند ارزی به این معنی است که شما در برابر نوسانات نرخ ارز آسیب پذیر هستید. این باید در استراتژی قیمتگذاری شما لحاظ شود.
.
کنترل توسط دولت – مقررات دولتی به طور بالقوه می تواند به پیچیدگی اضافه کند. آخرین، اما نه کم اهمیت، سیاست های دولت می تواند تأثیر مستقیم یا غیرمستقیم بر سیاست های قیمتگذاری داشته باشد. عواملی که تأثیر مستقیم دارند عبارتند از نرخ مالیات بر فروش (به عنوان مثال، مالیات بر ارزش افزوده)، تعرفه ها و کنترل قیمت. افزایش نرخ مالیات بر فروش معمولا تقاضا را کاهش میدهد. با این حال، در برخی موارد مالیات ممکن است به طور انتخابی بر واردات تأثیر بگذارد. نگرانی دیگر کنترل قیمت است که یا بر کل اقتصاد (به عنوان مثال، در کشورهای با تورم بالا) یا صنایع انتخابی تأثیر میگذارد. جدای از مداخله مستقیم، سیاستهای دولت میتواند تأثیر غیرمستقیم بر تصمیمات قیمتگذاری داشته باشد. به عنوان مثال، کسری های عظیم دولت باعث افزایش نرخ بهره، نوسانات ارز و تورم میشود. نحوه ارتباط این عوامل بر هزینه محصول تأثیر میگذارد.
قیمت و تقاضا رابطه معکوس دارند و نسبت به آن حساس هستند. در اینجا شرکتها تقاضای کشورهایی را که در آن فعالیت میکنند در نظر میگیرند.
اهداف در قیمتگذاری صادراتی
یکی از جنبه های مهم تحلیل قیمت، تعیین اهداف بازار است. به عنوان مثال، آیا شرکت در تلاش برای نفوذ در بازار جدیدی است، به دنبال رشد بلندمدت بازار است، یا به دنبال خروج برای تولید مازاد یا محصولات قدیمی است؟ اهداف بازاریابی و قیمتگذاری ممکن است تعمیم داده شوند یا برای بازارهای خارجی خاص تنظیم شوند. به عنوان مثال، اهداف بازاریابی برای فروش به یک کشور در حال توسعه، جایی که درآمد سرانه ممکن است یک دهم درآمد در ایالات متحده باشد، لزوماً با اهداف بازاریابی برای فروش به اروپا یا ژاپن متفاوت است.
علاوه بر هزینه، قیمت محصول در سطح بینالمللی استراتژی بازاریابی شرکت را نیز در نظر میگیرد. برخی از اهداف قیمتگذاری صادراتی به شرح زیر است:
.
نفوذ در بازار: شرکتها هنگام ورود به بازار جهانی نیاز به تثبیت قیمت دارند. به طور کلی، قیمتها پایین نگه داشته میشوند تا جایگاه خود را در بازار جدید پیدا کنند.
بازده مورد انتظار: قیمتگذاری به ایجاد نرخ بازده مورد انتظار برای شرکت کمک میکند.
گسترش سهم بازار: هدف دیگر دستیابی به سهم بازار بیشتر است. با کاهش قیمت محصول می توان به این هدف دست یافت.
برتری رقابتی: ابزاری عالی برای رویارویی و پیروزی در رقابت در بازار است. اغلب، شرکتها برای حذف رقابت، قیمت محصول خود را کاهش میدهند.
حداکثر سازی سود: سود چیزی است که کل سازمان برای آن فعالیت میکند. انگیزه اصلی جهانی شدن، کسب سود قابل توجه بیشتر است.
.
سیاستهای قیمتگذاری صادراتی
مجموعه قواعد یا روشی است که به وضوح بیان میشود. سیاست قیمتگذاری صادراتی یک شرکت ممکن است تلاشهای جهانی آن را برای توسعه جهانی شکست دهد. همچنین شرکت برای هماهنگ کردن سیاست قیمتگذاری خود در کشورهای مختلف به چالش کشیده خواهد شد، بنابراین بسیار مهم است که سیاست قیمتگذاری درست را انجام دهد.
ترکیبی از عوامل بر تصمیمات جهانی قیمتگذاری شما حاکم است. برخی از محرک ها به چهار C مربوط میشوند: شرکت (هزینهها، اهداف)، مشتریان (حساسیت به قیمت، بخشها)، رقابت (ماهیت، شدت) و کانالها. جدای از این موارد، در بسیاری از کشورها، تصمیمات قیمتگذاری اغلب تحت تأثیر سیاستهای دولت است.
هنگام توسعه یک استراتژی قیمتگذاری برای بازار جهانی، اهدافی را که باید با قیمتگذاری خود به دست آورید، تعیین کنید. ممکن است بخواهید سود فعلی را به حداکثر برسانید یا یک تصویر برتر ارائه دهید. مهمترین اهداف قیمتگذاری اکثر شرکتها (از جمله شرکتهای مستقر در خارج) عبارتند از:
.
1) دستیابی به بازده رضایت بخشی از سرمایه، 2) حفظ سهم بازار، و 3) رسیدن به یک هدف سود مشخص
.
در ابتدا، ممکن است قیمت نفوذ نسبتا پایینی در بازار (در مقایسه با سایر کشورها) تعیین کنید. هنگامی که به خوبی تثبیت شدید، می توانید اهداف خود را تغییر دهید و آنها را با اهدافی که در جاهای دیگر دنبال می کنید هماهنگ کنید.
سه سیاست قیمتگذاری صادراتی عمده عبارت است از:
.
گسترش: شامل حفظ همان قیمت رقبا است.
انطباق: در این سیاست، شرکتها قیمتهای متفاوتی را در کشورهای مختلف دریافت میکنند.
نوآوری: سیاستهای ذکر شده در بالا را ترکیب میکند و یک خط مشی منحصر به فرد را تشکیل میدهد.
سایراستراتژیهای قیمتگذاری
.
قیمتگذاری نفوذ Penetration pricing
رایج ترین استراتژی بازاریابی است. در این استراتژی، بازاریابان عمداً قیمت کمتری را از محصولات دریافت میکنند. قیمتگذاری نفوذ معمولا برای جذب مشتریان جدید با ارائه قیمت پایین تر از رقبا استفاده میشود. این شیوه اغلب زمانی استفاده میشود که یک محصول/خدمت جدید تلاش میکند تا به بازار رقابتی “نفوذ کند”.
.
قیمتگذاری مقتصدانه Economy pricing
قیمتگذاری مقتصدانه یک استراتژی قیمتگذاری مبتنی بر حجم است. محصول شما برای کسب درآمد از طریق خریدهای حجمی قیمت پایینی دارد. این استراتژی برای محصولاتی که هزینه تولید آنها پایین است مناسب است. در نتیجه بازاریاب می تواند قیمتها را در بازارهای جهانی کاهش دهد.
.
قیمتگذاری برتر/ممتاز Premium pricing
این ابزار بازاریابی در مورد قیمتهای بالا است به این امید که قیمت بالاتر باعث ایجاد تصور کیفیت بالاتر شود. وقتی این استراتژی را در نظر می گیریم، برندی که بلافاصله به ذهن می رسد اپل است. محصولات آنها از جمله آیفون، آیپد، مک بوک قیمت گران تری نسبت به رقبای خود دارند. تصور این است که محصولات اپل به دلیل این قیمتهای برتر از کیفیت بالاتری برخوردار هستند.
.
قیمتگذاری گزاف Price skimming
به دریافت قیمت بالا برای محصولات منحصر به فرد اشاره دارد. با این حال، شرکتها فقط میتوانند این استراتژی را برای مدت کوتاهی اجرا کنند. به این دلیل است که رقبا از فرصت استفاده میکنند و محصولات مشابه را با هزینه کمتر عرضه میکنند.
اینجا جایی است که شما وارد بازاری می شوید که قیمت بالایی دریافت می کنید، اما به محض اینکه رقبا از آن پیروی کنند، قیمتهای خود را کاهش میدهید. این تاکتیک توسط کنسول های بازی پلی استیشن سونی به کار گرفته شده است. وقتی سونی یک کنسول جدید پلی استیشن را عرضه میکند، در ابتدا قیمت بالایی را دریافت میکند، اما به مرور زمان با عرضه کنسولهای رقیب، قیمت آن به تدریج کاهش مییابد.
.
قیمتگذاری پروموشن/ تبلیغاتی Promotional pricing
قیمتگذاری تبلیغاتی روشی است که در آن به منظور افزایش فروش، کاهش قیمت را برای مدت محدودی پیشنهاد می کنید. این تبلیغات معمولاً توسط کمپین های بازاریابی پشتیبانی میشوند.
.
قیمتگذاری روانی Psychological pricing
این استراتژی تاکتیک های فروش و قیمتگذاری را ادغام میکند. از تکنیک هایی برای ایجاد تأثیر روانی یا ناخودآگاه بر مصرف کنندگان استفاده میکند.
.
قیمتگذاری ساندویچی Sandwich Pricing
شامل عرضه دو یا سه عامل تعیین کننده برای یک محصول است. این عوامل در ویژگیها و قیمتها متفاوت هستند، یعنی زیاد، متوسط و پایین. ایده اصلی این است که مشتریان را به خرید محصول با قیمت متوسط تشویق کنید.
این تاکتیک شامل «ساندویچ کردن» قیمت رقیب شما بین دو محصول خودتان است. ایده این است که شما یک نسخه گرانتر با مزایای بیشتر، یک نسخه ارزانتر با ویژگیهای کمتر و همچنین یک پیشنهاد با قیمت متوسط دارید. این تاکتیک برای سوق دادن مشتریان به سمت کالای با قیمت متوسط طراحی شده است.
.
قیمتگذاری رقابتی
در اینجا، شما قیمتهای خود را بر اساس قیمتهای رقیب خود تعیین می کنید. این استراتژی اغلب در جایی استفاده میشود که محصول تا حد زیادی همگن است، و زمانی که در یک بازار بسیار رقابتی فعالیت می کنید. یک مثال کلاسیک بین پپسی و کوکا کولا است. هر دو برند بر سر قیمت، کیفیت و ویژگی ها با هم رقابت میکنند. قیمت آنها مشابه باقی می ماند.
.
قیمتگذاری ارزشی
قیمتگذاری ارزشی هنگامی است که شما محصول یا خدمات خود را بر اساس ارزشی که برای مشتری بر اساس نیازها، ادراکات و ترجیحات آنها دارد، قیمتگذاری می کنید. این تاکتیک تا حد زیادی قیمتهای رقبا و هزینههای خود را نادیده میگیرد. این استراتژی اغلب توسط رستوران ها، هنر و خدمات مشاوره اتخاذ میشود.
فرآیند تعیین قیمت در بازارهای صادراتی
- شناسایی و محاسبه تمام هزینههای مربوط به صادرات.
- هزینههای توزیع پایین دستی و هزینههای تجاری در زنجیره تامین انتخابی را بیابید.
- INCOTERMS و روشهای پرداخت معمولی را بدانید زیرا این روشها بر قیمتگذاری شما تأثیر میگذارند.
- رفتار رقبا را تحلیل کنید و ساختار قیمت آنها را با خودتان مقایسه کنید.
- قیمت به اضافه هزینه را با قیمتهای رقابتی بازار مقایسه کنید.
.
.
مرحله1 تجزیه و تحلیل هزینه
فرآیند تعیین قیمت با تجزیه و تحلیل عمیق هزینه آغاز میشود. این مرحله شامل تعیین هزینه محصول، توزیع و پشتیبانی بازار است.
برای اطمینان از جمع آوری تمام هزینههای مربوط به صادرات، هزینه ها به سه دسته اصلی تقسیم میشود.
.
هزینههای بازار داخلی
تمام هزینههای صادرات داخلی که باید در نظر بگیرید عبارتند از:
- هزینههای صدور مجوز اولیه (هزینه راه اندازی کسب و کار و غیره)
- هزینه وجوه (از جمله هزینههای بانکی)
- هزینههای تولید و اصلاح (مواد اولیه، حقوق، استهلاک ماشین آلات و …)
- بسته بندی و برچسب گذاری
- تضمین کیفیت
- لجستیک و انبارداری مواد اولیه یا کالاهای نهایی
- هزینه اسناد و مدارک
- بیمه مسئولیت یا سایر بیمه ها
- عوارض
.
هزینههای صادرات بینالمللی
هزینههای صادرات بینالمللی که باید در نظر گرفته شود شامل، اما محدود به موارد زیر نیست:
- هزینههای حمل و نقل
- سفر به بازارهای هدف
- هزینههای تبلیغاتی یا تخفیف
- عوارض یا مالیات واردات
- کمیسیون نمایندگی/کارگزار و توزیع کننده
.
سایر هزینههای صادرات
- تحقیق در مورد بازارهای بینالمللی
- سمینارها و آموزش های مرتبط با صادرات
- ارتباطات بینالمللی و هزینههای بازاریابی
- تولیدات ادبیات صادراتی (از جمله ترجمه)
همچنین در نظر گرفتن هزینهها یا هزینههای اضافی که معمولاً توسط واردکننده دریافت میشود مانند تعرفه ها، هزینههای گمرکی، نوسانات ارز، حمل و نقل و مالیات بر ارزش افزوده (VAT) بسیار مهم است. این هزینهها می تواند به طور قابل توجهی بر قیمت نهایی پرداخت شده توسط واردکننده تأثیر بگذارد. بنابراین، بسیار مهم است که با شرایط تجاری بینالمللی یا INCOTERMS آشنا شوید.
.
مرحله 2 تجزیه و تحلیل بازار
گام بعدی در این فرآیند، تجزیه و تحلیل بازار کشور صادرکننده است. تجزیه و تحلیل شامل متغیرهایی مانند:
- اندازه بازار
- بخش بازار
- سطح قیمت
- رقابت
.
مرحله 3 محدودیت قیمت
در این مرحله شرکتها حد بالا و پایین قیمت خود را تعیین میکنند. محدودیتهای بالا حاکی از حداکثر قیمتی است که میتوان تعیین کرد. در مقابل، محدودیتهای پایین تر به حداقل هزینه محصول اشاره دارد.
.
مرحله 4 ساختار قیمت
گام چهارم در فرآیند فوق، تثبیت ساختار قیمت است. برای این منظور، شرکتها میتوانند از بهترین استراتژی قیمتگذاری برای محصول استفاده کنند. علاوه بر این، آنها همچنین ممکن است تخفیفها و پیشنهادات مربوط به محصول را طراحی کنند.
تحقیقات بازار بینالمللی میتواند دادههایی را در اختیار شما قرار دهد که به شما امکان میدهد محصول خود را در بخش قیمت مناسب قرار دهید تا به بازار هدف خود نسبت عملکرد مطلوب قیمت/محصول ارائه دهید. بنابراین، به شدت توصیه میشود که در مورد قیمتهای مصرف کننده، خرده فروشی یا عمده فروشی و حاشیه سود مشترک در زنجیره تحقیق کنید. علاوه بر این، موقعیت رقابتی خود و استراتژی قیمتگذاری مناسب را برای اتخاذ درک کنید.
.
مرحله 5 کوتیشن قیمت
کوتیشن سندی است که توسط فروشنده صادر میشود و در آن قیمت کالا یا خدمات مورد انتظار خریدار و برخی از شرایط نظیر زمان تحویل و یا شرایط پرداخت بصورت خلاصه ذکر میشود. قیمت پیشنهادی فروشنده در کوتیشن میتواند تقریبی باشد، گرچه شرکتها معمولا تا تکمیل مذاکرات خود با خریدار و صدور پرفورما و یا فاکتور نهایی معمولا قیمتهای مندرج در کوتیشن را حفظ میکنند. علاوه بر جزئیات، شرکت باید کلیه شرایط فروش و ریسک مرتبط را ذکر کند.
.
خلاصه قیمتگذاری
هنگام تعیین قیمت محصول، مهم است که چندین نکته کلیدی را به خاطر بسپارید:
.
• تعیین هدف در بازار خارجی
• هزینه واقعی محصول صادراتی را محاسبه کنید.
• قیمت نهایی مصرف کننده را محاسبه کنید.
• تقاضای بازار و رقابت را ارزیابی کنید.
• تغییر محصول را برای کاهش قیمت صادرات در نظر بگیرید.
• تعرفهها و هزینههای گمرکی.
• عناصر هزینه ای که هیچ سودی برای عملکرد صادراتی ندارند، مانند تبلیغات داخلی را حذف کنید.
.
ناگفته نماند، مهم است که به طور مرتب قیمتگذاری خود را بررسی کنید و ممکن است از ترکیبی از استراتژی های قیمتگذاری استفاده کنید. باید قیمتی را پیدا کنید که مشتری شما مایل به پرداخت آن باشد، در حالی که به واسطههایی مانند عمدهفروشان/خردهفروشان، حاشیههایی را که میخواهند ارائه دهید. شما باید هزینههای داخلی خود را پوشش دهید و همچنین به اهداف خود برسید. تنظیم یک استراتژی قیمتگذاری یک تلاش تیمی و بخش اساسی از استراتژی کلی بازاریابی صادراتی شما است.